تاریخچه زنبورداری

تاریخچه زنبورداری در جهان اولین اثر به دست آمده از زنبور عسل مربوط به فسیلی می شود که از لای صمغ‌های ناحیه بالتیک به دست آمده است. قدمت این فسیل حدود ۴۰ میلیون سال تخمین زده شده است. در حال حاضر، در موزه تاریج طبیعی نیویورک، از یک فسیل زنبور عسل نگه داری می‌شود که قدمت آن به ۲۰ میلیون سال پیش تخمین زده شده است. این اسناد نشان می‌دهد که قدمت زندگی زنبور عسل روی کره زمین به مراتب بیشتر از قدمت زندگی انسان و بسیاری از گونه‌های جانوری و گیاهی موجود یا منقرض شده است.

این قدمت نسبتا استثنایی زندگی زنبور عسل در مقایسه با بسیاری از گونه‌های دیگر، نشان می‌دهد که این حشره از بدو پیدایش تاکنون قادر بوده است که تمامی شرایط محیطی و دگرگونی‌های زمین شناختی را تحمل کند و زندگی خود را تداوم بخشد و این درحالی است که بسیاری از گونه‌هایی که بعد از زنبور عسل روی کره زمین پدید آمدند، پس از مدتی منقرض شده و اکنون هیچ اثری جز تعدادی فسیل از آن ها باقی نمانده است.

بی شک قدمت کم نظیر طول عمر گونه زنبور عسل روی کره زمین، یکی از اسرار خلقت است که تا قرون اخیر بشر از آن کاملا بی اطلاع بود. به هر حال با کشف بخشی از این راز بزرگ خلقت و طبیعت، بشر توانست به ارزش واقعی زنبور عسل برای خودش و برای کل طبیعت جاندار پی ببرد. این راز بزرگ طبیعت که باعث شده است زنبور عسل از لحاظ ارزش و اهمیت در صدر تمامی حیوانات و گیاهان قرار گیرد، قابلیت بسیار بالا و تقريبا منحصر به فرد زنبور عسل در گرده افشانی بسیاری از گونه‌های مهم گیاهی بوده است.

عمل گرده افشانی زنبور عسل برای انسان و کل طبیعت از چنان اهمیتی برخوردار است که در غیاب زنبور عسل، تداوم حیات گیاهان گل داری که برای بارور شدن به عمل گرده افشانی حشرات، به ویژه زنبور عسل نیاز مطلق دارند، به شدت دچار مخاطره و اختلال می شود و با ایجاد این اختلال، بسیاری از گونه های گیاهی پراهمیت در تغذیه انسانی و حیوانی منقرض خواهند شد. بنابراین، با انقراض نسل زنبوران عسل، به علت کاهش بسیار شدید در قابلیت تولید غذا و خوراک های حیوانی در طبیعت، عملا برای درصد بسیار بالایی از حیوانات و بالطبع انسان غذای کافی وجود نخواهد داشت و نتیجه این محدودیت، قحطی، گرسنگی و مرگ و میر درصد بسیار بالایی از حیوانات و انسان خواهد بود.

علیهذا، باید بپذیریم که زنبور عسل مهم ترین سرحلقه زنجیرۀ حیات روی کره زمین است؛ چرا که تا کنون دهها هزار گونه های گیاهی و جانوری در چرخه حیات به وجود آمدند و پس از مدتی منقرض شدند، بدون آن که اختلال قابل توجه ای در زنجیره حیات به وجود آمده باشد. اما تنها با حذف زنبور عسل از چرخه حیات، زندگی گیاهی، حیوانی و انسانی دست خوش چنان اختلال هولناکی می شود که تاب تصور آن نیز دشوار است.

بشر از بدو پیدایش، آشیانه های طبیعی زنبور عسل در غارها، شكاف صخره ها، تنه درختان و دیگر نقاط را به عنوان مکان هایی برای دستیابی به عسل کشف کرد و تا قبل از قرن ۱۶ میلادی نیز برای دستیابی به عسل، آشیانه های طبیعی زنبور عسل را مورد حمله و تخریب قرار می داد. انسان به تدریج دریافت که می تواند با جمع آوری آشیانه های طبیعی زنبوران عسل، تعدادی از آنها را در مجاورت محل زندگی خود نگه داری و از آنها بهره برداری کند.

بنابراین بومیان نواحی جنگلی، آشیانه های تنه درختی زنبوران عسل را با قطع بخشی از تنه درخت و بستن دو طرف آن جمع آوری و به صورت افقی یا عمودی در محلی مستقر می کردند و به این ترتیب پرورش زنبور عسل توسط انسان شروع شد. در نقاط غیرجنگلی نیز مردم با ساختن آشیانه های گلی، سفالی، سبدی و غیره و جای دادن زنبوران عسل در آنها به پرورش زنبور عسل روی آوردند.

در مصر باستان، برای تولید عسل و موم از لوله های سفالی یا آشیانه های کوزه ای برای پرورش زنبور عسل استفاده می شد. مصریان با مهاجرت دادن این کندوها در طول رودخانه نیل، عسل بیشتری به دست می آوردند. کندوهای بومی هر منطقه این خواص را داشته است که زنبورها را از گزند باد و باران و سایر عوامل جوی نامساعد حفظ کنند، اما چون قاب قابل جابه جایی ندارند، در هنگام برداشت عسل، زنبور دار مجبور بوده است که ابتدا با دود دادن زنبورها را دور کند.

در سال ۱۵۸۶، لوئيس مندز دی تور اسپانیایی کشف کرد که ملکه زنبور عسل ماده است و تخم‌ها توسط ملکه گذارده می‌شود. در سال ۱۶۰۹، بوتلر، محقق انگلیسی زنبوران نر در کندو را مشخص کرد و در سال ۱۶۳۷، رمنانت، اعلام کرد که تمام زنبورهای کارگر موجود در کندو ماده هستند. هم چنین در سال ها ۱۷۴۴، ۱۷۵۰، ۱۷۷۱؛ هورن بوست، دوبز و جانشاء جفت گیری ملکه با زنبوران نر، تولید موم و گرده افشانی گل ها توسط زنبوران عسل را مشخص و تشریح کردند.

تا قبل از کشف کندوهای جعبه ای، زنبورداران در هر نوبت برداشت عسل از کندوهای بومی با مشکلات عدیده ای مواجه بودند و بدون خارج کردن و در مواردی کشتن زنبوران، دستیابی به عسل برای آنها مقدور نبوده است. لذا در چاره یابی برای حل این مشکل، سه روش به شرح زیر ابداع شد:

  • در روش اول، چند کند و باهم ادغام می شد تا علاوه بر امکان برداشت عسل بدون کشتن آنها، یک کندوی پرجمعیت و قوی برای زمستان گذرانی ایجاد شود.
  • در روش دوم، زنبوردار هرساله در هنگام برداشت عسل، یک سوم شان های کندوهای بزرگ را می برید و مورد استفاده قرار می داد و زنبورها در سال بعد بخش بریده شده را ترمیم
  • می کردند.
  • در روش سوم، یک بخش اضافی روی کندوی اصلی قرار می گرفت تا زنبورها داخل آن شان بسازند و عسل ذخیره کنند. سپس در هنگام برداشت، زنبور دار آن بخش را که پراز عسل بود بر می داشت و مجددا در سال بعد آن بخش را روی کند و می گذاشت.

تا قبل از سال ۱۸۵۱، کندوهای جعبه ای قاب دار نیز ابداع شد، اما فاصله بین قاب ها و فاصله بین قابها و بدنه کند و به گونه ای بود که زنبورها قاب ها را با موم و بره موم به یکدیگر یکدیگر و نیز به بدنه کند و می چسباندند و لذا برداشت قاب ها بسیار مشکل و مستلزم بریدن مقدار زیادی موم بود.


شروع زنبورداری جدید

در سال ۱۸۵۱، لورنزو لورائین لانگستروت، اهل فیلادلفیای آمریکا، کشف کرد که اگر فاصله بین قاب ها و فاصله بین قابها و بدنه کندو ۹ / ۳ میلی متر انتخاب شود، دیگر زنبورها قابها را به هم و به بدنه کند و نمی چسبانند. لانگستروت این فاصله را فضای زنبور نامید و «اصل فضای زنبور» به عنوان مبنای بزرگ ترین تحول در ساخت کندوهایی با قاب های متحرک و صنعت زنبورداری پذیرفته شد.

پس از اختراع بزرگ و جاویدان لانگستروت، در فاصله سال های ۱۸۵۱ تا ۱۸۷۱، وسایل دیگری چون ورقه مومی آجدار یا موم پرچ شده، دودی، دستگاه استخراح عسل و شبکه (جداگر یا پنجره) ملکه اختراع و در صنعت زنبورداری جهان مورداستفاده قرار گرفتند. اما از آن پس؛ یعنی، در طول ۱۳۰ سال گذشته، هیچ چیزی که بتوان نام اختراع روی آن گذاشت، در صنعت پرورش زنبور عسل وارد نشده و فقط در شکل و نوع اختراعات مذکور تنوع ایجاد شده است.

تاریخچه زنبورداری در ایران

در حدود سال ۱۳۳۰، واردات ملکه‌های اصلاح شده به ایران شروع شد و به مدت حدود ۲۵ سال ادامه یافت و سالانه حدود ۵۰ هزار ملکه به کشور وارد و بین زنبورداران توزیع می شد. براساس یک آمار غیررسمی، در سال ۱۳۶۴، تعداد کندوهای جدید جعبه ای ۱/ ۰۵۵ / ۹۲۰ فروند؛ تعداد کندوهای بومی ۳۲۵۹۶۶؛ میانگین تولید عسل از کندوهای جعبه ای ۱۰ کیلوگرم و میانگین تولید عسل از کندوهای بومی ۳ کیلوگرم گرازش شده است.

آمار نشان می دهد که تعداد کندوهای جعبه ای در سال ۱۳۶۲، از (۹۱۷۰۲۲ فروند) به ۱ / ۸۷۴ / ۲۰۴ فروند در سال ۱۳۷۷ رسیده و این ارقام نشان می دهد که در طول مدت ۱۵ سال تعداد کندوهای جعبه ای در کشور ما به دوبرابر افزایش یافته است. این امر نشان می دهد که علاوه بر تبدیل روزافزون کندوهای بومی به کندوهای جدید، تقریبا عموم افرادی که در طول این سالها زنبورداری را شروع کرده اند، کندوهای جعبه ای جدید را وسیله کار خود قرار داده اند.

هم چنین آمار نشان می دهد که تعداد کندوهای بومی در سال ۱۳۶۲ (۳۸۱۷۳۷ فروند) و شمار آنها در سال ۱۳۷۷ (۲۵۶۶۲۰ فروند) بوده است. بنابر اطلاعات مذکور، می توان نتیجه گرفت که از سال ۱۳۶۲ تا ۱۳۷۷، درحالی که تعداد کندوهای جعبه ای دو برابر شده است، از تعداد کندوهای بومی ایران کاسته شده که نشان دهنده علاقه مفرط زنبورداران به استفاده از مزایای بیشمار کندوهای جدید جعبه ای نسبت به کندوهای بومی است.

بازده زنبورداری بومی در ایران

زنبورداری بومی به علل کم بودن جمعیت هر کلنی؛ کوچندادن بیشتر زنبورستان های بومی؛ عدم امکان جابه جایی شان های ثابت در کندوهای بومی؛ عدم امکان مراقبت و مدیریت صحیح کلنیها؛ بی دوامی شانها و اندک بودن ظرفیت ذخیره عسل حتی در شرایط موجود بودن شهد فراوان در طبیعت و عدم اطلاع زنبوردار از داخل کندوها، از بازده بسیار اندک و ناامیدکننده ای برخوردار است، به طوری که امکان اداره یک خانواده متوسط با زنبورداری بومی وجود ندارد و فقط به عنوان یک کار جنبی و سرگرمی می تواند مطرح باشد.

زنبوردارانی که از کندوهای بومی نگه داری می کنند، در اواسط تا اواخر تابستان قسمت عقب کندوها را باز می کنند و شانهای عسل را برمی دارند و معمولا ذخیره غذایی اندکی برای زمستان گذرانی زنبورها باقی می گذارند. لذا در زمستان به علت کم غذایی، جمعیت کندو به شدت کم می شود و این کلنیها مجبورند تمام طول بهار و تا اوایل تابستان را به ترمیم جمعیت بپردازند و در اواسط تا اواخر تابستان که دیگر شهد چندانی در طبیعت موجود نیست، یک محصول جزیی (حدود ۳ کیلوگرم) عسل داشته باشند. این در شرایطی است که در زنبورداری مدرن، تا اواخر تابستان، در صورت مدیریت مناسب، زنبور دار چندین برابر کندوهای بومی عسل شهد برداشت می کند.

نژاد بومی ایران

نژاد بومی ایران از گونه آپیس میلفرا (Apis mellifera) است. این نژاد از هزاران سال پیش در کشور ما زیست کرده و با شرایط آب و هوایی و آفات و امراض مناطق مختلف کشور سازش یافته و علاوه بر سازش با شرایط ایران، از لحاظ برخی خصوصیات در ردیف نژادهای مشهور جهان قرار دارد. زنبور عسل نژاد ایرانی از لحاظ سرعت ترمیم جمعیت در اوایل بهار از نژاد قفقازی بهتر و هم ردیف هیبرید استارلاین؛ ولی ضعیف تر از نژادهای کارنیولان، میدنایت و ایتالیایی است؛ اما از لحاظ این ویژگی در تابستان ضعیف تر از سایر نژادها بوده است.

تولید عسل زنبور عسل ایرانی مشابه زنبور عسل قفقازی و کمتر از سایر نژادهای مشهور بوده است. همچنین فعالیت کرده آوری زنبور ایرانی از زنبور ایتالیایی کمتر و از سایر نژادها بیشتر بوده است. زنبور ایرانی رفتار تهاجمی بیشتری دارد و تعداد نیش های آن بیشتر از سایر نژادها است. در هر حال، باتوجه به عادت داشتن و سازگار بودن زنبور نژاد ایرانی به شرایط کشور ما و حساس بودن نژادهای خارجی و دورگه های آنها در مقابل بیماری ها، زنبور نژاد ایرانی ارزش احیای مجدد را دارد؛ اگرچه به علت استفاده بی رویه از ملکه های خارجی، یافتن زنبور عسل ایرانی خالص کار ساده ای نیست.

ارزش زنبورعسل برای انسان

زنبور عسل تنها حشره ای نیست که می تواند عمل گرده افشانی گیاهان گل دار را انجام دهد، اما می توان گفت که برای این کار، زنبور عسل مهم ترین حشره است. از بین تمام حشراتی که با گل ها سروکار دارند، تنها زنبور عسل است که به راحتی توسط انسان قابل نگهداری و جابه جایی است. علاوه بر آن، درحالی که نگهداری حشرات دیگر بسیار پرهزینه و عملا غیر ممکن است، زنبور عسل هم به راحتی قابل پرورش است و هم فرآورده هایی چون عسل، موم، بره موم، گرده و شاه انگبین تولید می کند؛ ضمن آن که کارآیی عمل گرده افشانی زنبور عسل در مورد بیشتر گیاهان گل دار به مراتب بالاتر از کل سایر حشرات گرده افشان موجود در محیط است.

عسل طبیعی درجه یک اردبیل

در غرب آمریکا، دوگونه زنبور وحشی وجود دارد که به طور انفرادی زندگی می کنند و برای گرده افشانی یونجه از آنها استفاده می شود. احتمالا می توان از این دو گونه برای گرده افشانی سایر محصولات نیز استفاده کرد. دلیل شناخته شدن زنبور عسل به عنوان حشرهای فوق العاده مفید در گرده افشانی گیاهان، صفت وفاداری این حشره به گل مورد انتخابش است. اهمیت دارا بودن این صفت به قدری است که در تمام کشورهای جهان زنبورداری به عنوان یکی از رشته های کشاورزی به رسمیت شناخته شده است.

تقریبا در تولید بیشتر میوه ها و بذور وجود زنبور عسل برای گرده افشانی الزامی است. محصول یک باغ سیب که زنبور عسل به آن دسترسی نداشته باشد، ۵ تن در هکتار است، درحالی که همین باغ در فصل شکوفه دهی با چند کندوی زنبور عسل، بیش از ۸۰ تن در هکتار محصول سیب می دهد. در استفاده از زنبور عسل برای گرده افشانی درختان میوه، علاوه بر افزایش بسیار هنگفت در تولید محصول، مقدار قابل توجه ای عسل نیز تولید می شود که البته ارزش عسل تولیدی در مقایسه با افزایش محصول بسیار اندک است. در مورد سایر میوه ها یا گیاهان نیز این تناسب صادق است. بنابراین برای افزایش تولید محصولات کشاورزی، صنعت پرورش زنبور عسل را باید با برنامه ای علمی توسعه داد.

بسیاری از درختان و درختچه های وحشی و زینتی با میوه های فندقه یا سته خود توسط حشرات تلقیح می شوند. از بین حشرات، تعدادی از سوسکها، مگسها و زنبورانی که به طور انفرادی زندگی می کنند، انواع گل ها را تلقیح می کنند، ولی استفاده و جابه جایی این حشرات به منظور گرده افشانی برای انسان مقرون به صرفه نیست و علاوه بر آن در استفاده از این حشرات برای گرده افشانی، هیچ محصول جنبی؛ مثل، عسل استحصالی از زنبور عسل نیز در کار نخواهد بود، خاصه آنکه نگهداری و تکثیر عمدی این حشرات توسط انسان ممکن است مصائب و مشکلاتی را نیز به بار آورد.

لذا على رغم آگاهی بشر از حقیقت نقش سایر حشرات در گرده افشانی گیاهان گلدار، هیچ حشره ای نمی تواند به اندازه زنبور عسل خواسته های انسان را برآورده کند. به علاوه، احتمال اندکی وجود دارد که انسان بتواند در جمعیت سایر حشرات تغییری ایجاد کند و یا آنها را کنترل کند. حقایق مذکور به طور خاص نقش زنبور عسل را واضح تر می کند.

عسل خالص و طبیعی